کد مطلب:30071 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

عمر بن ابی سلمه












عمر بن ابی سَلَمة بن عبد الأسد قُرَشی مخزومی، دو سال یا بیشتر پیش از هجرت، متولّد شد[1] و پس از درگذشت پدرش به سال سوم هجری،[2] همراه با مادرش اُمّ سَلَمه - كه همسریِ پیامبر خدا را برگزیده بود -[3] به خانه پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و در خانه وحی، رشد كرد.[4].

امّ سلمه همسر بزرگوار پیامبر خدا، در هنگامه جنگ جمل، او را با نامه ای به سوی امام علیه السلام گسیل داشت[5] امام علیه السلام وی را پس از پایان جنگ جمل، به حكومت بحرین[6] برگماشت.[7].

امام علیه السلام در آستانه جنگ صفّین، [ با نامه ای ] از وی خواست كه برای نبرد با معاویه به اردوی ایشان بپیوندد.[8] از نامه امام علیه السلام پیداست كه عمر در نگاه ایشان، فردی امین و كارآمد بوده و حضورش در اردوی آن بزرگوار، برای رویارویی مقتدرانه با سپاه شام، لازم بوده است.

او در تمام جنگ های علی علیه السلام همراه او بود[9] و به سال 83 هجری درگذشت.[10].

6633. تاریخ الیعقوبی:[ علی علیه السلام] به عمر بن ابی سلمه مخزومی، پسر امّ سلمه، همسر پیامبر صلی الله علیه وآله - كه كارگزارش در بحرین بود - نوشت:«امّا بعد؛ من نعمان بن عَجْلان را به حكومت بحرین گماردم، بدون آن كه نكوهشی متوجّه تو باشد و یا متّهم باشی.

كارهایی را كه در اختیار داری، به نعمان بسپار؛ چرا كه من آهنگ حركت به سوی ستمكاران شام و باقی مانده دسته ها[ ی نفاق و شرك ]دارم و دوست دارم كه در رویارویی با آنان، همراهم باشی كه تو از كسانی هستی كه از آنها برای استوار كردن دین و یاری كردنِ هدایت، كمك می گیرند.

خداوند، ما و تو را از كسانی قرار دهد كه به حق، عمل می كنند و به آن، حكم می كنند».

پس عمر آمد و [ در صفّین، ] نزد علی علیه السلام بود و در پی او به كوفه بازگشت و یك سال و اندی در كنار علی علیه السلام ماند.[11].

6634. الفتوح:عمر بن ابی سلمه، نزد علی علیه السلام آمد و در كنارش ماند و فاضل و عابد و عاقل بود. به همین خاطر، یكی از یاران علی علیه السلام امّ سلمه را مدح كرد و اشعاری سرود كه مطلعش این است:

مادر، ای مادر! كامیاب شدی

و هماره [ از وجود تو] بركت می بارد.[12].









    1. سیر أعلام النبلاء:63/407/3، الاستیعاب:1903/245/3.
    2. سیر أعلام النبلاء:63/407/3.
    3. ر.ك:سیر أعلام النبلاء:63/407/3، اُسد الغابة:3836/169/4.
    4. سیر أعلام النبلاء:63/407/3.
    5. تاریخ الطبری:451/4، الاستیعاب:1903/246/3، اُسد الغابة:3836/170/4.
    6. بحرین، در آن روزگار، برمناطق گسترده ای از سواحل و جزایر غریب و جنوب خلیج فارس، اطلاق می گردید (جغرافیای تاریخی كشورهای اسلامی: 231/1).
    7. الفتوح:455/2، شرح نهج البلاغة:219/6. ر.ك:ج 5، ص 79 (بزرگان صحابه در سپاه امام).
    8. نهج البلاغة:نامه 42، تاریخ الیعقوبی:201/2، تاریخ الطبری:452/4.

      در این دو منبع اخیر، آمده است:«او را به حكومت بحرین گماشت. سپس او را بركنار كرد و نعمان بن عَجْلان را به جای او گذاشت». نیز در منبع دیگری آمده است:«او را به حكومت بحرین و فارس گماشت» (ر.ك: اُسد الغابة: 3836/170/4).

    9. شرح نهج البلاغة:219/6.
    10. الاستیعاب:1903/246/3، سیر أعلام النبلاء: 63/408/3، اُسد الغابة:3836/170/4. در منبع اخیر آمده است:«به روزگار خلافت عبدالملك بن مروان در مدینه درگذشت ».
    11. تاریخ الیعقوبی:201/2، نهج البلاغة:نامه 42، أنساب الأشراف:387/2.
    12. الفتوح:456/2.